زبانحال سیدالشهدا در شهادت امام حسن مجتبی علیهم السلام
غـارت زده منـم که کـنـارت نشـسـتهام غارت زده منم که ز داغـت شکـسـتهام غـارت زده مـنـم کـه غـم یــار دیــدهام هــفــتــاد تـیـر از بـدن تـو کـشــیــدهام غارت زده منـم که تو را خـاک میکنم تـابـوت را ز خـون تـنت پـاک میکـنم غارت زده منم که ز کف داده صبر را با دست خـویش کـنده برای تو قـبر را غـارت زده منـم چه کـنـم با جـنـازهات ای وای ریخـته به زمین خون تازهات غــارت زده مــنـم کـه ز داغ بــرادرم خون گریه میکنم که چنین رفته از برم من را به داغ قـتل تو غـارت نمودهاند نه کـربلا و کـوفـه نه در شـام دلـبـرم! داغی که رفتن تو روی سینهام گذاشت والله هـست سخـت تر از غـارت حـرم تشیـیع روز با من و تو سازگار نیست تا شب تو را به جانب قـبرت نـمیبرم |